یک تیر تنها وقتی می تواند پرتاب شود که آنرا ( با کمان) به سمت عقب بکشید
وقتی زندگی شما را با سختی ها به سمت عقب میکشدتصور کنید که می خواد شما را به سمت چیزی عالی پرتاب کند...
من سنی سئویرم ، سن واری، پولو،
گور هاردان دوشوبدو عشقیمین یولو…
نه منیم اوره ییم بیر بئله دولو،
نه سنین اوره یین بوش اولمایایدی
من ترا دوست دارم و تو پول و ثروت را
ببین راه عشقم به کجا افتاده
کاش نه دل من اینقدر پر
و نه دل تو اینقدر خالی بود
کنارمی با كیلومتر ها فاصله
با هم ساعتها صحبت میکنیم
میخندیم
خاطره میسازیم
اما در اوج تمام خاطراتم
دلم برایت تنگ میشود
چون هنوز تا لمس نگاهت
هزاران قدم فاصله دارم
فقط همین که فکرمی برای من کافیه
ممنونم