نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 


[+] نوشته شده توسط arshia در 19:23 | |







گیســوانــت

طنــاب بردگــی مــن اســت . . .

عزیــزِ مـــن !

مطیعــم

بــه حــرف هــای ناگفتــه ات . . .

سایــه چشمــان ماهــت را

از ایــوان دلــم بیــرون بکــش

تــا نــور عشــق بــاور کنــد

بوســه هــای رنگینــت

دســت یافتنـــی ســت . . .


n7968_6_online.jpg


[+] نوشته شده توسط arshia در 19:7 | |







❣ خیلی بیش از حد این عکس حرف برای گفتن داره !!! ❣


[+] نوشته شده توسط arshia در 19:4 | |









هاردی: میخوام ازدواج كنم
لورل: با كی؟
هاردی: معلومه دیگه، با یه زن. مگه تو كسیو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟
لورل: آره
هاردی: كی؟
لورل: خواهرم

 


[+] نوشته شده توسط arshia در 15:39 | |









ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن دایی .
بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد.
بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟
 

 


[+] نوشته شده توسط arshia در 15:38 | |







حرکات دختر خانم ها در زمانهای مختلف (طنز)

 

وقتی که اعصبانی میشن ———-> مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون

وقتی غر میزنن ———-> مثل مگس میرن رو اعصابت

وقتی که ناز میکنن ———-> مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن

وقتی که دروغ میگن ———-> قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)

وقتی ناراحت میشن ———-> مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن

وقتی خوشحال میشن ———-> مثل کانگورو اینور اونور میپرن

وقتی جیغ میزنن ———-> مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری

وقتی که بترسن ———-> مثل موش سریع یه جا قایم میشن

وقتی خجالت بکشن ———-> مثل لبو قرمز میشن

وقتی که حرف میزنن ———-> مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه

وقتی که گریه میکنن ———-> مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه


 


[+] نوشته شده توسط arshia در 15:21 | |








بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد.

پرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی.

دختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرم میمونه

به همین راحتی گذاشت و رفت؟

پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟

دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: آخه چرا؟؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود و بی امان گریه میکرد

 

پرستار: شوخی کردم بابا ! رفته دستشویی الان میآد



[+] نوشته شده توسط arshia در 15:12 | |







پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:

غیبت‏كردن بدتر از زناست. عرض شد: چگونه؟ فرمود : مرد زنا مى‏كند و سپس توبه مى‏نماید و خدا توبه‏اش را مى‏پذیرد . امّا غیبت كننده آمرزیده نمى‏شود ، تا زمانى كه غیبت شونده او را ببخشد .

الترغیب والترهیب : 3 / 511 / 24 منتخب میزان الحكمة : 436


.
.
.


پ.ن: واگذارش میکنم به خدا!


[+] نوشته شده توسط arshia در 15:4 | |







روی دلای آدما هرگز حسابی وا نکن
از در نشد از پنجره، زوری خودت رو جا نکن
آدمکای شهر ما، بازیگرایی قابلن
وقتش بشه یواشکی رو قلب هم پا می ذارن


[+] نوشته شده توسط arshia در 15:2 | |








مهربانی را اگر قسمت کنیم ، من یقیین دارم به ما هم می رسد

آدمی گر ایستد بر بام عشق ، دست هایش تا خدا هم می رسد


[+] نوشته شده توسط arshia در 14:57 | |







مرد اگر مرد باشد
مهربانی را از چشم یک زن میخواهد نه کشیدگی اش را!
مرد اگر مرد باشد
سرخی حیا را از گونه های یک زن میخواهد نه برآمدگی اش را!
مرد اگر مرد باشد
حرفهای دلنشین را لبان یک زن میخواهد نه قلوه ای بودنشان را!
و خلاصه
مرد اگر مرد باشد
عشق را از زن میخواهد نه محصولی از جراحی پلاستیک را!
...
و تو ای زن آگاه باش
که "داف شدن", تضمین پیدا کردن یک مرد نخواهد بود
_ _ _ _  _ _ _ __ __ _ __ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _arshia _   _______________________   _  _    _______


[+] نوشته شده توسط arshia در 14:48 | |







آنقدر هوای حوصله ام سرد است،
که انگشتان احساسم سِر شده است.
خدا جان..
دیگر توان خواستن ندارم؛
امشب، تو دعا کن..
من می گویم: آمیــــــن!


[+] نوشته شده توسط arshia در 14:48 | |







اسمهای مجازی...
.
تصویر های مجازی...
.
مشخصات مجازی...
.
و در بین این همه چیزهای مجازی...

.
.
.
کاش بلد بودم حقیقت چه رنگی ست...
.


[+] نوشته شده توسط arshia در 14:35 | |







در غمی که اشک نیست، در شادی که لبخند نیست، در بغضی که ناله نیست، در دردی که آه نیست، احساس کجاست؟


در احساسی که حس نیست، در دلی که عشق نیست، در دوستی که محبت نیست، در صداقتی که راستی نیست، زندگی کجاست؟


در زندگی که هدف نیست، در هوایی که باد نیست، در خاکی که آب نیست، در باغی که گل نیست، انسان کجاست؟


در انسانی که هیچ نیست، در سفره ای که نان نیست، در زمینی که جا نیست، در دنیایی که رحم نیست، مرگ کجاست؟


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:33 | |







جناق میشکستیم و میگفتیم یادم تو را فراموش ،
امروز تمام استخوانهایم شکسته و هنوز فراموشت نکردم...


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:29 | |







چه لذتی دارد دعوا کردن باتو !
اعصاب خوردیهایش به کنار !
به کشیدن یک نخ سیگار در بالکن می ارزد . . .
هرچه سیگار دارم در استکان جمع میشود . هرچه دوست دارم در گلو . . .


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:27 | |







مرد سوپری گفت سیگار گران شده ، ترک میکنی ؟
با خودم گفتم : کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم . . .


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:27 | |







درود بر پدرم که بارها آسایش خودش رو هزینه ی لبخند ها و آرامشم کرد و به سلامتی پدرم که همیشه سخت ترین ها رو داشت که من بهترین ها رو داشته باشم . . .


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:26 | |







من نمیدونم چرا مردم میگن شب های پاریس ، شبای لوس آنجلس ، شبای روم !
به نظر من شب های ایران از همه زیباتره . . .
به سلامتی همه ی مردم ایران !


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:25 | |







سیگارم چه خوب درک میکند مرا . این نو عروس هر شب تنهایی هایم . لباس سپیدش را تا صبح برایم میسوزاند . ومن تا صبح برلبانش بوسه میزنم . چه لذتی میبرم ازاین همخوابگی . او از جان مایه میگذارد و من از عمر . و هر دو میسوزیم به پای هم . .


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:24 | |







ما که به سلامتی هر کی زدیم ، رفت
اینو می زنیم به سلامتی غم ،
شاید رفت . . .


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:23 | |







حضرت حافظ فرموند : با دوستان مروت با دشمنان مدارا....

خوب مشکل اینجاست که

این روزها نمیتوان آنها را از هم تشخیص داد..


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:20 | |







گردنم درد می کند

از بس همه چیز را گردن من انداختی

دوست نداشتنت را

خیانتت را

بی توجهی هایت را

بهانه گیری هایت را

و در آخر رفتنت را !


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:18 | |










زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست امتحان ریشه هاست،

ریشه هم هرگز اسیر باد نیست،
 
زندگی چون پیچک است انتهایش میرسد پیش خدا


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:13 | |









هر کس به طریقی دل ما می شکند
 بیگانه جدا ، دوست جدا می شکند
بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
 از دوست بپرس او چرا می شکند 

 


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:10 | |









زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر دردل شب یک نفر دردل خاک
 یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست
 چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست
!


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:8 | |









دیشب از دلتنگیت بغض گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:7 | |








تو نبودی دل به دل راهی نداشت
از خیال عشق آگاهی نداشت
 تو نباشی تا قیامت بی کسم
 در تمام زندگی دلواپسم


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:4 | |









جز ساغر و میخانه و ساقی نشناسم

بر پایه ی پیمانه و شادی ست اساسم
گر همچو همای از آتش عشق بسوزم
از آتش دوزخ نهراسم ٬ نهراسم


 


[+] نوشته شده توسط arshia در 2:0 | |










زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست امتحان ریشه هاست،

ریشه هم هرگز اسیر باد نیست،
 
زندگی چون پیچک است انتهایش میرسد پیش خدا

 


[+] نوشته شده توسط arshia در 1:57 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد